دیوونه
آه خدای من خدا چرا به دادم نمی رسی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ امشب سوار ماشین بودم دوباره دیدمش اما اون من رو ندید از بس که سر به زیره آره می گفتم یه ژاکت قهوه ای تنش بود شلوار مشکی و یه پیراهن سفید پوشیده بود مثل همیشه شیک بود یه کتاب هم دستش بود خیلی درس خونه به قول خواهرش خرخون هر وقت می گه خرخون خیلی ناراحت میشم خیلی ... رشتش ریاضی فیزیکه .. (من یکی که از ریاضی متنفرم ولی به خاطر حسام هم که شده باید خودم رو بهش برسونم ) عشقش دیوونم کرده وای ... وقتی که موسیقی دلنشین عشق نواخته می شود .. آری آن موقع من عاشقترین دختر دنیا می شوم .. خدای من چه قدر دل تنگم آه
+ از غم عشق چه باید کرد؟؟؟؟؟؟
:قالبساز: :بهاربیست: |